وبلاگ نعلبکی

کلام بزرگان را باید در نعلبکی تحلیل ریخت تا بتوان نوشید

وبلاگ نعلبکی

کلام بزرگان را باید در نعلبکی تحلیل ریخت تا بتوان نوشید

وبلاگ نعلبکی

مقدمه اول:

دیشب (یعنی شب جمعه، 14 آبان) به رسم مرسوم رفتم هیئت گمنام، همان هیئت استاد پناهیان و آقا میثم مطیعی. به برکت حرکت این هیئت در طراز انقلاب، آنجا پاتوقی شده برای بچه حزب اللهی های دانشگاههای تهران. هیئتی که علاوه بر سخنران و مداحش مابقی متعلقاتش هم خوش طراز است. یکی از این متعلقات، قفسه های کتاب فروشی است که در حیاط هیئت قد علم کرده است و کتب روز را می توان آنجا یافت.

مقدمه دوم:

چند روز پیش با یکی از مبلغان خوش فکر دانشگاهمان صحبت می کردم. در بین گفتگو ایشان دم از کتابی زد که تبلیغش را شنیده بوده و موضوعش را جذاب یافته بوده است. فلذا عنوان کتاب «پسران دوزخ، فرزندان قابیل» از اینجا رفت در پساپس ذهنم.

 

تلاقی این دو مقدمه، روی قفسه های کتاب هیئت برایم اتفاق افتاد: چشمک زدن کتاب پسران دوزخ، فرزندان قایبل.

11 هزار تومن ناقابل پرداخت شد و کتاب رسید به دستم.

قبل از ادامه ی یادداشت باید بگویم که تمام تلاشم را می کنم تا به واسطه ی این نوشتار نگاهتان به این کتاب را جهت دهی نکنم و صرفا نکاتی را متذکر شوم که دمادم حین خواندن کتاب، آنها را در ذهنتان مرور کنید.

پشت جلد کتاب، خلاصه ای چنین درج شده است:

«این نماز است امّ جمیل! روزه است! رضای خداست! این یک اعدام مذهبی است! یک اعدام اعتقادی. تو فقط برای رضای خدا این زن را می کشی! حتی آن موقع که چاقو را می گذاری زیر گلویش... هیچ نباید به عمه حمیرا فکر کنی. نه عمه حمیرا و نه هیچ کس دیگر... فقط خدا... عمه حمیرا هم یک بهانه است تا رضایت خدا به دست بیاید.»

هدف نویسنده از داستان، نگاشتن رمانی در نقد اندیشه ی افراط گری است، علی الظاهر. من هم همان دیشب از ساعت 22 الی 1 بامداد کل 136 صفحه کتاب را یک پشت خواندم، از بس کتاب برایم جالب بود. اما بینا بین کتاب هی به عباراتی بر می خوردم که شاخک هایم را تیز می کرد؛ خب ناسلامتی ما مدت های مدیدی فعال مجازی مباحث وحدت اسلامی بودیم؛ البته بازتاب دهنده ی اندیشه ی حضرت آقا و تحلیل های علما، وگرنه که بنیه ی قوی مبانی که در قد و قواره ی ما نیست!

بگذریم و برویم سر کتاب؛

بستر داستان، سر بریدن یک خانم مبلغ شیعی است که تکفیری ها وی را از هتلی در کربلا ربوده اند.

همه ی حوادث هم در گیر و دار ربودن این خانم تا موعد ذبح ایشان رخ می دهد. در این بین گپ و بحث هایی شکل می گیرد که علی الظاهر هدفش ایجاد بذر تردید در اندیشه های تکفیری هاست.

اما برگردیم به آن تیز شدن شاخک ها: پیش کشیدن داستان عزاداری برای حضرت محسن (سلام الله علیه) و تقبیح مخالفان آن، صاف رفتن سر نقد صحیح بخاری برای نقد اندیشه ی تکفیری ها، نقد های قابل تامل راجع به وحدت با این برداشت که وحدت مذهبی دست برداشتن از عقاید خودی است و ... و از همه جالب توجه تر، مقدمه و موخره کتاب؛ یعنی مقدمه ای که تقدیم کتاب به شیخ حسن شحاطه ی شهید است و اتمام کتاب، با تاریخی که به نوعی اسم رمز آتش افروزی فتنه است، یعنی نهم ربیع الاول.

اینها کلید واژه هایی بود که اگر کتاب را خواستید بخوانید، روی تک تک شان توقفی تامل گونه داشته باشید.

نمی دانم برآیند این کتاب به نفع جریان خودی شده است یا خیر؛ ولی قدر مسلم می دانم به سادگی نباید این کتاب را به عنوان نمونه ای در خور، برای مخاطب عام تبلیغ کرد، چرا که ایرادات کارشناسی و مبنادار بسیار بر آن وارد است؛ بماند که شاید اگر با نوعی نگاه تیزبینانه تر مساله را ورانداز کنیم، شاید هم ضد تبلیغ برای این کتاب جای داشته باشد.

 

پی نوشت:

یکی از فضلای حوزوی که صاحب سبک است در بررسی مباحث وحدت اسلامی و جلوگیری از جریان توهینی به مقدسات اهل سنت، «حجت الاسلام والمسلمین مطلبی» است.

ایشان نقدی بر این کتاب زده اند که بعد از خواندن اصل کتاب، بی درنگ از اینجا این نقد را بخوانید.

همچنین خواندن کتاب «لعن های نامقدس» ایشان بر هر بچه ولایی که می خواهد در راستای تبیین اندیشه های حضرت آقا در باب اتحاد برادران شیعه و سنی کار کند، لازم است.

برای رفتن به سایت ایشان هم می توانید روی تصویر زیر کلیک کنید:

 

همچنین بطور ضمنی، تبلیغ هیئت گمنام را هم انجام دادم دیگر!  فلذا رفقای تهرانی، برای دیدن برنامه های هیئت گمنام نیز می توانند روی تصویر زیر کلیک کنند.

 

ارسال عدد 14 لاتین  هم به شماره پیامک 30001405 موجب می شود هر هفته ساعت شروع هیئت، موضوع، سخنران و مداح آن هفته، پیامکی برایتان ارسال شود.

 

لینک سایت تحلیل پرس که به این مطلب اقبال نشان داد

  • پوریا سرداریان

نظرات  (۱)

سلام
از حال و هوای انتشاراتی این کتاب چه چیزها باید بدانیم؟
پاسخ:
علیک سلام
بنظر می رسد نشر عماد فردا، غیر عامدانه دست به انتشار چنین اثر قابل نقدی زده است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی