تلاقی بغض شیعه و سنی در عزای کربلا
در ماجرای کربلا خط کشی شیعه و سنی کاری گزاف است. یزید که سر سلسله دشمنان امام حسین(ع) است، در حق اهل سنت بیش از اهل تشیع جنایت کرده است.
اگر مأمورانِ باواسطۀ یزید، در کربلا امام حسین(ع) را به شهادت رساندند، مأموران بیواسطۀ یزید در مدینه و در حق کسانی که تولای امیرالمومنین علی (ع) را نداشتند جنایات بیشتری مرتکب شدند. یعنی از نظر نوع جنایت، رفتارهای آنها قبیحتر از آنچیزی بود که در کربلا از عمر سعد دیده شد.... نه ما شیعیان حق داریم حسین(ع) را تنها از خودمان بدانیم و بس، و نه برادران اهل سنت باید حسین(ع) را فراموش کنند و او را از خود ندانند؛ البته این به رفتار ما هم بستگی دارد.(قابل توجه کسانی که بر طبل جدایی شیعه و سنی می کوبند دمادم.
اساساً اباعبدالله الحسین(ع) عاشورا را به عنوان یک حماسۀ شیعی برقرار نکردند. دشمن امام حسین(ع) که یزید بود، بیش از اینکه دشمن شیعه باشد، دشمن اهل سنت بود. و یزید بیش از اینکه از شیعیان قتل عام کند، از سنّیان قتل عام کرد.
اگر منظورمان از شیعه، همان کسانیست که به ولایت علی بن ابیطالب(ع) معتقدند و او را جانشین بلافصل رسول خدا(ص) میدانستند، در آن زمان تعداد این افراد بسیار کمشمار بوده و بسیاری از آنها در کربلا به شهادت رسیدند. پس چرا یزید به مدینه حمله کرد و واقعۀ حرّه را در آنجا برقرار کرد؟!
سربازان یزید در واقعۀ حرّه، چنان قتل عامی در مدینه انجام دادند که اگر به زبان امروزیها بخواهیم بحث کنیم، باید بگوییم این قتل عام را از میان اهل سنت انجام دادند؛ یعنی از میان همان کسانی که به یاری امام حسین(ع) نرفته بودند.
اما توضیح مشروح واقعه حره:
«حرّه» به معنای زمین سنگلاخی و سنگستان است و چون بخشی از مدینه از سنگلاخ و سنگ های آتش فشانی پوشیده شده است، آن منطقه «حرّه» نامیده شد(۱). فاجعه حره در ذى الحجّه سال 63 هجرى واقع شد. [2]
پس از حادثه خونین کربلا و آگاهى مردم از ماهیّت یزید و پلیدى و خباثت وى، و اعلام قیام و جهاد از سوى «عبداللّه بن حنظله غسیل الملائکه» و برخى دیگر از صاحب نفوذان، انقلاب خونینى در مدینه آغاز شد.
مردم مدینه نخست با عبداللّه بن حنظله تا پاى جان بیعت کردند و آنگاه «عثمان بن محمد بن ابوسفیان»، والى مدینه را بیرون کردند. بنى امیّه در منزل مروان بن حکم اجتماع کردند و همگى در آن جا محبوس شدند.
مردم مدینه یزید را از خلافت خلع کرده و به بدگویى و سبّ و لعن وى پرداختند. یزید که از ماجرا مطّلع شد، لشکر عظیمى فراهم ساخت و فرماندهى آن را به عهده مردى خونریز به نام «مسلم بن عقبه» گذاشت. [3]
آن فرمانده سفّاک، پس از محاصره مدینه، مقاومت آنان را درهم شکست و به قتل و غارت مدینه پرداخت و کشتار وسیعى را در این شهر به راه انداخت.
ابن اثیر مى نویسد: مسلم بن عقبه، مدینه را سه روز بر لشکریانش مباح ساخت که هرگونه بخواهند در آن عمل کنند. آنان به کشتار وسیع مردم پرداخته و اموال آنان را نیز غارت کردند .[4]
ابن قتیبه مى نویسد: یکى از سربازان شامى به منزل زنى وارد شد که کودکى شیرخوار داشت، سرباز از او اموالى را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند. سرباز سنگدل یزیدى طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشى شد. [5]
مسلم بن عقبه وقتى بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان بردگان یزید بیعت مى گرفت که اختیار اموال و خانواده آن ها به دست یزید مى باشد که هرگونه بخواهد در آن ها تصرّف کند. هر کس امتناع مى ورزید، کشته مى شد. [6]
این فاجعه از بزرگان مهاجر و انصار هزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند. [7]
ابن ابى الحدید مى نویسد: لشکریان شام، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر مى برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو مى رفت; فرزندان مهاجر و انصار و مجاهدان بدر را به قتل رساند و از آن ها که باقى ماندند، به عنوان بردگان براى یزید بیعت گرفت. [8]
مورّخان نوشته اند از بس مسلم بن عقبه خون بى گناهان را ریخت، به «مُسرف» (خونریز بى حدّ و حصر) معروف شد. [9]
در این فاجعه به زنان مسلمان نیز بى حرمتى شد و جمعى از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند. [10]
یاقوت حموى در «معجم البلدان» مى نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباح ساخت. [11]
سیوطى (دانشمند معروف اهل سنّت) نقل مى کند که حسن بصرى از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خدا سوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمى شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادى از صحابه و دیگر مسلمانان در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!!
سپس از روى تأسّف و اندوه گفت: «إِنَّا لِلّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ.» [12]
توضیحات
1. لسان العرب، واژه حرّه.
2. کامل ابن اثیر، ج 4، ص120 و تاریخ طبری، ج 4، ص 374.
3. معاویه به یزید سفارش کرده بود که در صورت نقض بیعت توسط مردم مدینه، آن ها را با مسلم بن عقبه درهم بشکن! (کامل ابن اثیر، ج 4، ص 112 و الامامه و السیاسه، ج 1، ص 231).
4. کامل ابن اثیر، ج 4، ص 117.
5. الامامة و السیاسة، ج 1، ص 238.
6. تاریخ طبرى، ج 4، ص 381; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 118 و مروج الذهب، ج 3، ص 70. لازم به یادآورى است که به سبب نفوذ فاجعه عظیم کربلا در افکار عمومى، یزید دستور داده بود، در این ماجرا متعرّض امام على بن الحسین(علیه السلام) و خاندانش نشوند و آن ها را از این نحوه بیعت مستثنا دانست.
7. الامامة و السیاسة، ج 1، ص 239.
8. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 3، ص 259.
9. مروج الذهب، ج 3، ص 69 و کامل ابن اثیر، ج 4، ص 120.
10. الامامة و السیاسة، ج 2، ص 15.
11. معجم البلدان، ج 2، ص 249 (واژه حرّه و اقم).
12. سوره بقره، آیه 156.
استنادات تاریخی، برگرفته از سایت حضرت آیت الله مکارم شیرازی حفظه الله
- مضمون مطلب، برگرفته از سخنرانی استاد پناهیان، شب اول محرم 93، هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق (علیه السلام)
- لینک سایت سازمان بسیج دانشجویی که به این مطلب اقبال نشان داد.
- لینک سایت تحلیل پرس که به این مطلب اقبال نشان داد.