تقویت «کارگروه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» استان، ره آورد دوره خط امام (1)
مقدمه
بحمدالله طی هفته گذشته دوره ی آموزشی خط امام بسیج دانشجویی خراسان شمالی برگزار شد؛ حدود 150 دانش پژوه هم از دانشگاههای استان، یک هفته ای به تعلیم و گقتگو پیرامون مباحث علوم انسانی اسلامی نشستند. فارغ از تمام کاستی ها و ایراداتی که بر این دوره وارد است، اما چند ره آورد گران مایه هم از دل این دوره برای فضای نخبگانی استان به ارمغان آورده شد. در این نوشتار می خواهم اجمالا پیرامون موضوع الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، به عنوان یکی از سرفصل هایی که با برگزاری دوره، بحثش در استان جان تازه ای گرفت سطوری را در خدمتتان باشم.
برخی سرفصل های کاری جهنده اند و برخی دیگر جویده؛ بسیار پیش آمده است که استادی خوش بیان آمده و موضوعی مطرح نموده و مخاطب هم عطش موضوع را پیدا کرده است؛ اما غافل از اینکه این عطش، ناشی از گرم شدن مقطعی بوده و پس از چندی، سردی به سراغ مخاطب ما آمده و آش همان آش است و کاسه همان کاسه. اما گاهی هم پیش می آید که باز استادی خوش بیان می آید و موضوعی را طرح می کند و به مخاطب نفسی تازه می بخشد، برای جدیت بیشتر در پیگیری موضوع. خب فرق این دومی با اولی در چیست؟ در تداوم؛ همین. تداوم است که نشان می دهد مخاطب در مورد موضوع، گرم شده است یا پخته؛ که اگر پخته شده باشد، خام نخواهد شد، ولی هر گرمی در خطر سردی خواهد بود.
القصه؛ مدت ها بود که مرکز مطالعات راهبردی بسیج دانشجویی استان، «کارگروه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» را راه انداخته بود و 8 نفر دانشجوی اهل مطالعه و اندیشه ورز هم پای کار آن آمده بودند؛ نشست های راهبردی که حضرت آقا برگزار می کردند، مباحث شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و نیز منابع مکتوب مرتبط با این موضوع را واکاوی می کردند تا بلکه بتوانند پرچم الگو را در استان بلند کنند. درِ گوشی خدمت شما عرض شود که استان ما یکی از پس تازان! این موضوع در کشور هم هست.
حالا چرا از بین این همه معضل و مشکل، این موضوع را برای کارگروه انتخاب کردیم و بخش اساسی از توان اندیشه ورزی بسیج دانشجویی استان را پای کار آن آوردیم؟
پاسخ به این سوال بسیار مفصل است، اما برای اینکه حوصله شما سر نرود مختصرا عرض شود که روح حاکم بر مدیریت کنونی بخش عمده ای از اجرایی کاران کشور، بشدت مخدوش است. صنم «توسعه گرایی» در وجود برخی مدیران دارد تقدیس می شود و این بت پرستی اندیشه ای را هم دارند بصورت مویرگی در همه ی ساحات تحت اختیارشان رسوخ می دهند. کافی است سوالات زیر را از ذهن بگذرانید تا بلکه با ادعای ما را کمی ملموس تر ببینید:
- آیا بالارفتن سن ازدواج، آمار بالای طلاق و مشکلات درون خانوادگی که این روزها دامن جامعه را گرفته است، نسبتی با الگوی آموزشی ما ندارد؟ جوانی که سیستم آموزشی ما وقت اساسی از شبانه روزِ بهترین سالیان عمرش را صرفا مشغول به ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست نموده و هیچ مجالی برای وی، برای پرداختن به مسائل انسانی و اجتماعی باقی نگذاشته است، چگونه می خواهد یک خانواده ی اصولی و منسجم را شکل دهد؟ آیا همچنان باید به مانند روش سنتی موجود، به تبیین و روشنگری کلامی پرداخت و امید به بهبود اوضاع داشت؟ مگر اصلا مجال و حوصله ای برای شنیدن تبیین برای جوان هضم شده ی ما در سیستم آموزشی کنونی باقی مانده است؟
- آیا محیط شهری که برای خود به وجود آورده ایم، محیطی سازگار با روحیات مان است و موجب آرامش و فرحمان شده است؟ الگوی مدیریت شهری فعلی ما می خواهد با چه ایده ای برای ما بستر زندگی مطلوب را ایجاد کند؟ آیا عوامل فرح و رضایت از زندگی در بستر شهر، با ایجاد فروشگاهها و پاساژها رنگین تر و شهر بازی و پارک های پرطمطراق تر برایمان به ارمغان آمده است؟ آیا حرکت با همین فرمان ما را به آرمان شهرمان رهنمون می کند؟
- آیا پدران و مادران امروز، الگویی برای تربیت فرزندان خود دارند؟ اصلا با ساختار انسانی یک انسان و آداب تربیت و رشد وی چقدر آشنایند؟ انسان را با همه ی ظرفیت ها، استعدادها و ابعادش می شناسند که بخواهند او را پرورش دهند؟
- مگر به استان خراسان شمالی، لقب باب الرضا داده نشده است؟ آیا این یک لقب تشریفاتی است و فقط باید در مطلع سخنرانی ها و روی بنرها آن را بزنیم و دیگر هیچ؟ اصول کاری و مدیریتی مسئولانمان چقدر با بستر خراسان و نسبت آن با بارگاه حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) ارتباط دارد؟ آیا این جفا در حق خودمان نیست که مدیریت مان را بی نیاز و بی ارتباط با چنین ظرفیت عظیم معنوی و ملکوتی تعریف کنیم؟ آیا حیف نیست برکت و ظرفیت های فرامادی را با مدیریتی جامع، برای اهل این استان به ارمغان نیاورد؟
این پرسش ها و دوصد پرسش دیگر، مواردی است که ما دانشجویان کارگروه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را وا داشت تا عزم کنیم و این موضوع را برگزینیم. از طرفی هم به این جمع بندی رسیدیم که باید به سمت نظام سازی رفت تا ایرادات مرتفع شد؛ نظام سازی اجتماعی متکی بر اصول اسلام ناب محمدی همان چیزی است که میراث حضرت امام (ره) است. امام برای تحقق انقلاب اسلامی، به تبیین و روشنگری صرف بسنده نکردند؛ ما نیز که پیرو خط ایشانیم، باید نترسیم، افق بزرگی برگزینیم و بسمت نظام سازی پیش رویم.
همین دغدغه ها ما را برآن داشت تا حجت الاسلام والمسلمین کشوری را به جمع دانش پژوهان دوره خط امام خراسان شمالی دعوت کردیم، تا پرچم دار این الگو، بحث را بصورت عمومی تر مطرح کند. از سویی هم کم اطلاعی بخش زیادی از فعالان فرهنگی شهر از ماجرای الگو، باز ما را بیشتر تحریک کرد که با همت مضاعف، این موضوع را پی بگیریم. کارگروه الگو پس از این دوره، تکلیف جدیدی برای خود تعریف خواهد نمود و خود را موظف خواهد نمود تا از چارچوب این الگو برای فعالان شهر و استان بیشتر سخن بگوید؛ حالا از راه های مختلف. از بستر سایت ها و شبکه های اجتماعی استان، از رسانه های مکتوب و صوتی و تصویری، از جلسات هم اندیشی و...
تمام این سطور فقط در باب ضرورت پرداختن به این موضوع بود. ان شاءالله در یادداشت های بعدی بیشتر خدمتتان توضیحات ارائه خواهیم نمود.