یک وقت زیادی سعه صدرتان نگیرد
در مطلب گذشته یک ور قضیه را مطرح کردم، ولی آن ور دیگرش را هم اینجا تبیین می کنم، باشد که زمینه سو استفاده منهدم گردد.
یک وقت هایی هست که برخی اصلا رگ گردنشان تورم بردار نیست (شما بخوانید غیرت دینی ندارند)؛ جسارت هم که ایضا!
در عوض یک سیبیل حجیم دارند که از زیرش هر چیزی رد می شود، گویی زیر سیبیلشان آزاد راه کشیده اند و دم به دقیقه زیر سیبیلی هر قضیه ای را رد می کنند. ازمحضر رفقا پوزش می طلبم که می باسیت تیپ شناسی اینان را به بخش سبزیجات شناسی وبلاگ نعلبکی منتقل می کردم که متاسفانه هنوز این بخش در وبلاگ در نظر گرفته نشده است. (البته این را گفتم، بر این اساس دید کلاسیکی که سیب زمینی را در دسته سبزیجات طبقه بندی می کند، و الا ما که بصورت سنتی سیب زمینی را جزو میوه ها تلقی می کنیم و ایضا این مطلب را به بخش راه نیفتاده میوه شناسی وبلاگ نعلبکی حواله می دهیم)
حالا چه باید کرد؟ کجا مرز تحمل نکردن و واکنش ندادن است؟ هر گاه که به این جمع بندی برسید نقادی طرف مقابل دارد حرمت ها را می شکند. حالا مصداق این حرمت شکنی چیست یا مرز تحمل و واکنش، چه نقادی هایی هست، به عهده خودتان، همه را که من نباید بگویم!
در حدیث شریفی آمده است که حضرت موسی به خداوند عرضه کرد:
«مَنْ اَهلُکَ الَّذین تُظِلُّهُم فی ظِلّ عَرْشِکَ یَوْمَ لا ظِلّ اِلّا ظِلک؟»؛برگزیدگانت، آن ها که در قیامت ـ که سایه ای جز سایه مهر تو نیست ـ در سایه عرشت قرار می دهی، چه کسانی می باشند؟
خداوند فرمود: «اَلَّذین یَغْضِبُونَ لِمَحارِمی اِذَا اسْتَحلَّتْ مِثْلَ النَّمِر اِذا جُرِحَ»؛ آنان که به هنگام تجاوز به حریم محرّمات من، چون پلنگ زخمی، خشمگین و ناراحت می شوند.
وسائل الشیعة : 11/416/3.