چند ساعتی از این واقعه می گذرد. شاید بتوان گفت هیجان واقعه اولین عامل جلب توجه ها به ماجرا شد. هیجان را هم چند پارامتر ایجاد کرد: شدت آتش سوزی، مکان خاص وقوع آتش سوزی، ناگهانی بودن و... . بعد از دقایقی از فرو ریختن ساختمان و انتشار تصاویر آتش نشانان بود که رسانه ای ها و اهل سایبر، شروع به اظهار نظر کردند.
به احتمال قریب به یقین، جمع کثیری از اظهارنظر کننده ها هیچ اطلاع دقیق و مستندی از چرایی وقوع حادثه ندارند. با این تفاسیر، بجای طرح سوال و مطالبه گری برای یافتن علت وقوع حادثه، قضاوت ها می کنند و احکام قطعی صادر می کنند!
برخی از این تیپ افراد، بنا به سبقه ی سیاسی و حب و بغض هایشان در این زمینه، واکنش می دهند.
برخی ها از آلام و دردهای حادثه متاثر شده اند و بنا به تحریک احساس و عاطفه واکنش می دهند.
برخی دیگر هم برای برخی دلایل دیگر.
این وسط در دل این حادثه، چندین انسان جان باخته اند؛ یعنی خون هایی بر گُرده ی عوامل دخیل در حادثه قرار گرفته است. هر اظهار نظر ما، نسبت ما را در این خون ها تغییر می دهد. چه بسا با موضع حق مدار در صف عدالت خواهان قرار بگیریم و چه بسا با موضع باطل مدار، در این خون ها شریک شویم!
فقط کافیست یک هفته ای از امروز بگذرد. بعد ببینید چقدر از این اظهار نظر کننده ها پی این حادثه را می گیرند؛ اصلا چند نفر، یک هفته بعد این حادثه در خاطرشان باقی مانده است.
حادثه پلاسکو معیار خوبیست برای ارزیابی حال خودمان و سایرین. اول هم بجای دیگران، خودمان.
قاضی فقط آن نیست که در محکمه نشیند و بین دو طرف حکم دهد؛ همین اظهارات و تحلیل های افرادی هم که شان اجتماعی دارند، یا در بستر اجتماع اظهار نظر می کنند، نوعی قضاوت عام است. لذا شاید روایت معصوم پیرامون قضاوت هم برای این افراد، می بایست قابل توجه باشد:
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «قاضیان چهار گروهند : سه گروه در آتشند و یک گروه در بهشت. مردى که دانسته حکم ناحقّ صادر کند ، این قاضى در آتش است . مردى که ندانسته (و بى اطلاع از احکام و قوانین) حکم ناحقّ دهد ، این نیز در آتش است . مردى که ندانسته حکم درست و حقّ صادر کند ، این هم در آتش است و مردى که دانسته حکم حقّ و درست را صادر کند ، این قاضى در بهشت است .الکافی : ۷ / ۴۰۷ / ۱ منتخب میزان الحکمة : ۴۷۲»