نویسنده کتاب، به استناد گفته حضرت امام (ره) که در گرماگرم جنگ ایران و عراق و پس از بمباران شیمیایی عراقی ها، نظامیان را از استفاده از عامل شیمیایی به صورت مقابله به مثل منع می کند، چنین برداشت می کند که فتوای رهبر انقلاب در حرمت استفاده از تسلیحات هسته ای، یک حرکت شعاری و سیاسی نیست.
«گرت پورتر» بهانه تراشی های آمریکایی ها در مسیر رشد و نمو هسته ای ایران از بدو انقلاب تا کنون را روایت می کند؛ استدلال و استناد می کند تا نشان دهد گزاره ی دستیابی ایران به سلاح هسته ای، بهانه ای برای جلوگیری از رشد علمی و فناوری و قدرت چانه زنی ایران در معادلات قدرت است.
یکی از جالب ترین قسمت های کتاب، تشریح نقش دستگاههای اطلاعاتی و نیز رژیم صهیونیستی در پرونده هسته ای ایران است. دستگاههای اطلاعاتی آمریکا پس از پایان جنگ سرد و از بین رفتن اتحاد جمایر شوروی، کیفیت موجودیت و حجم بودجه و نیروی انسانی مجموعه ی خود را در معرض افول می بیند؛ لذا درصدد است با تبدیل مسئله ی هسته ای ایران به یک مساله راهبردی برای امنیت ملی آمریکا، خود را مجددا تثبیت کند. از طرفی رژیم صهیونیستی هم که در هنگامه ی دوران وجود شوروی، خود را به عنوان یک شریک راهبردی امریکا در منطقه برای اثرگذاری بر قدرت شرق می دید، پس از سقوط شوروی، دنبال مسئله ای برای مهم جلوه دادن خود برای آمریکایی ها می بوده است.
نقش آژانس بین المللی انرژی اتمی در بررسی پرونده ایران، چگونگی ارائه ی گزارش های جهت دار و مخدوش اطلاعاتی موساد برای تصمیم سازی آژانس به بازرسی ها و فشار به ایران از دیگر بخش های محوری کتاب است. نقش پوششی سازمان مجاهدن خلق برای افشاگری های موساد، بدین منظور که منابع اسرائیلی پنهان بماند، پرده ای دیگر از کتابست که نقش خائنانه و مزورانه ی این گروهک تروریستی در نسبت با خلق ایرانی را افشا می کند.
با همه ی این تفاسیر، انچه مهمتر است مطالعه ی این کتاب به دیده ی تجربه خوانی است. تجربه ای که چراغ راه شود برای آشنایی با آداب مواجهه با آمریکا و اسرائیل.
پ ن: خوانش این کتاب اواسط دهه ی محرم آغاز شد و بیش از چهارصد صفحه اش تا ظهر عاشورای 96 مطالعه شد.
