با نگاهی به وضعیت اقتصادی و معیشتی عموم جامعه، در خواهیم یافت که چرخ رونق زندگی، آن چنان که باید، روان نمی چرخد. به نظر می رسد مهمترین دلیل شکل گیری این وضعیت، قرار دادن تقریبا تمام تخم مرغ های اقتصاد در سبد مذاکرات برجام و چشم انتظاری برای گشایش های حاصل از نتایج آن بوده است. اما با گذر ایام، روز به روز روشن تر می شود که عصای چوبین خارجی نمی تواند جای پای قرص داخلی را بگیرد.
علاوه بر این مساله، افزایش میزان واردات و کم توجهی جدی به حمایت از تولید ملی هم ضمیمه ی بر شکل گیری دشواری های معیشتی مردم شده است. هیاهوهای بعضا غیر کارشناسانه و سیاسی پیرامون لایحه بودجه 97، بحث افزایش هزینه های سوخت و حذف یارانه های هم مزید بر علت آشفتگی ها گشت.
در این وضعیت، ریشه اجتماعی ناآرامی در جامعه به صورت گسترده تنیده شد. ریشه امنیتی ای هم که دارای اراده پنهان معطوف به براندازی بود، با بروز ریشه اجتماعی، خود را نمایان ساخت. آمریکایی ها با شروع بازی دومینویی که منجر به تغییر رفتار نظام گردد، عربستان با پشتیبانی مالی و رژیم صهیونیستی هم به عنوان مخالف مبنایی نظام جمهوری اسلامی در حوزه مداخله امنیتی در شرایط پیش آمده نقش آفرینی نمودند.
در پیدا کردن عوامل خارجی آشوب دشواری چندانی در کار نیست، اما با تامل در یافتن عوامل داخلی دامن زننده به آشوب، می توان فهمید که در دل این ماجرا نکات قابل توجهی خوابیده است. یکی از مهمترین بازوان اجرایی عوامل امنیتی آشوب، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بوده است. منافقین با ایجاد ستاد اجتماعی، ظرفیت های خود برای نقش آفرینی را فعال نمود. مدل مورد نظر منافقین، هدایت آشوب از پیرامون به مرکز کشور بوده است. در شهرهای پیرامونی نسبت به مرکز، چتر امنیتی کمتر و مدیریت بحران کم سابقه تر و جمعیت آسیب پذیر بیشتری وجود دارد. آشوب شدیدتر در شهری چون درود که در دهه 60 پایگاه منافقین به شمار می رفته است هم شاهدی بر نقش آفرینی جدی منافقین در صحنه می تواند باشد.
فارغ از تشریح بازیگران صحنه، فضای مجازی هم نقش شتاب دهنده خود در بحران را به وضوح هویدا نمود و موجب کاهش فاصله زمانی بین اعتراض تا آشوب در دی ماه 96 گشت.
به نظر می رسد در مواجهه با این صحنه، دیگر نگاه سنتی که می گوید اگر بازیگران اصلی کنترل شوند، جامعه پیرو خواهد شد، راهگشا نیست. بلکه امروز این جامعه و عموم مردم هستند که پیشتازی می کنند و نخبگان را به پیروی از خود وا داشته اند. لذا مدیریت مردم محور در مواجهه با این قبیل صحنه ها، شناخت ظرفیت فضای مجازی و تحلیل دقیق عوامل اجتماعی و امنیتی بحران و توان تمییز قائل شدن بین آنها می تواند ما را در مواجهه با پیشامدهای محتمل و مشابه در آینده تواناتر نماید.