هیچ وقت مشکل اولیه ما در محرومیت زدایی در قالب اردوهای جهادی، امکانات و مصالح و پول نبوده است؛ ناگفته پیداست که بی مایه فطیر است، اما چه بسیار مایه ها که بوده و فتیری از آن در نیامده است. چطور؟
🔸 وقتی کشاورز، زمین کشتش را بیمه نمی کند، چون عموما بیمه در مواقع بحران آنچه باید را نمی پردازد، چه باید کرد با زمین زیرآب رفته و محصول شسته و برده شده کشاورز در یک سیل!
🔸 وقتی هارمونی مسیل ها، کال ها و فاصله سازه ها از حاشیه آن، شیب زمین و پل های زیر جاده دقیق تنظیم و مراعات نمی شود، چه باید کرد با ساختمان های نمور و فروریخته در یک سیل!
🔸 وقتی دامداری و طویله و آغل با کاهگل و تیرچوبی بنا می شود، چه باید کرد با فروریختن سرپناه دام ها و تلفات ناشی از سرما، کمبود علوفه و در نهایت دود شدن سرمایه یه خانواده مولد روستایی در یک سیل!
وقتی سال #رونق_تولید نامگذاری می شود و از قضا سیلی در مطلعش می آید و خساراتش، مولد بودن روستا را نشانه می رود، آیا باز هم جهادگر بسیجی باید صرفا پیگیر سیمان و بلوک و ... باشد، یا در کنار فعالیت مقتضی عمرانی، چاره اندیشی عمیق و مطالبه گری تا حصول نتیجه ی جدی را نیز برای حفاظت از سرمایه های تولیدی روستا در دستور قرار دهد؟
📝 پ ن: پس از گشت و گذار در بخشی از منطقه سیل زده خراسان شمالی