بگردید دنبال دستگاه متولی گل روبی منازل سیل زده؛
سپس بگردید دنبال ابلاغیه و دستورالعمل نحوه گل روبی منازل به گل نشسته؛
سپس تر ردیف بودجه یا تنخواهی برای هزینه کرد و حکم و حق ماموریت گل روبان!
تا این سیر کاغذبازیها طی شود، کف میدان چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مردمی مغموم، دلی پر درد و باری بر زمین مانده؛ و دیگر هیچ.
تازه! قانونمندی بوروکراتیک و محافظه کاری تنیده به آن، عواطف دستگاه اداری را چنان زمخت می کند که تا جلسه و ستاد و دور هم نشینی و سلسله مراتب و لجستیک و ماتریس فلان و بهمان را تکمیل و اجرا نکنند، عملیات امداد استارت نخواهد خورد.
سلمنا! کسی با کار حساب شده مخالف نیست. ولی گیریم که همه این سیر انجام شد. حجم واقعه و تعداد اندک مدیر و کارشناس و کاردان و کارگر و ... ادارات کجای کار را می تواند دست گیرد؟
اینجاست که به قول #بیانیه_گام_دوم_انقلاب «انبوه جوانان با روحیهی انقلابی رشد کرده و آمادهی تلاش جهادی برای کشور» معادله را بر هم میزنند و اعجاز می کنند.
همینان اند که مرحم دردند و حلال بحران.
لشگر جهادگران جوان که ستون کشی می کنند و بیل به دست، چکمه به پا، بادگیر به تن و با همان پوشش دل انگیز رنگارنگ و غیر هماهنگ، هماهنگ ترین هارمونی جهاد را به رخ هماهنگ ترین دستگاه های ناکارآمد بروکرات می کشند.
اینان از کجا پیدا شده اند؟
باز به قول همان بیانیه، مهمترین ظرفیّت امیدبخش کشور «نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی» هستد، اینان.
درود بر شرف این جوانان مومن انقلابی و سر خم می سلامت!
پ ن: جوانان بسیجی جهادگر خراسان شمالی که به پلدختر لرستان اعزام شده اند، ترجمان بومی متن بالا هستند.