گزینه ی حمله نظامی که به گفته ی آمریکایی ها همواره روی میز نگه داشته می شود و به عنوان اهرم فشار، در مذاکرات هسته ای از آن یاد می شود، چقدر قابل اجراست؟
آیا متانت آمریکایی است که مانع از حمله ی نظامی شده، ملاحظات بین المللی و حقوقی این امکان را از آمریکایی ها سلب نموده، و یا اساسا امکان عملیاتی کردن این گزینه برای آنان ممکن نیست؟
شاید هیچ گزارشی برای مخاطب عام، قابل قبول تر از این نباشد که از گفته های خود آمریکایی ها، ابعاد حمله نظامی شان به ایران را بررسی کنیم، چرا که در غیر این صورت، هرگونه قضاوتی متهم به جهت دار بودن یا هدفمند بودن خواهد شد.
FAS (Federation of American Scientists) یا همان فدراسیون دانشمندان آمریکایی، مجموعه ایست که به اذعان خود، با بهره گیری از دانش و آنالیزهای علمی، سعی در ایجاد جهانی امن تر دارد![1]
FAS در گزارش ویژه ای در نوامبر 2012، تحت عنوان «تحریم ها، ضربات نظامی و دیگر اقدامات بالقوه در برابر ایران[2]»، 6 سناریوی مختلف را برمی شمرد و هزینه های نظامی و غیر نظامی آن اقدامات را بر اقتصاد جهانی و اقتصاد آمریکا بیان می کند:
سناریوهای FAS
1- تشدید فشارها علیه ایران : در این سناریو آمریکا به سمت تحریم کامل بانک مرکزی ایران و مجازات شرکت ها و دولت هایی که به بانک مرکزی معامله می کنند حرکت می کند . هزینه این سناریو بر اقتصاد جهانی 64 میلیارد دلار برآورده شده است.
2- محاصره دریایی ایران و بستن تنگه هرمز : در این سناریو ایران محصره دریایی می شود و از فروش نفت آن به هر خریدار بین المللی جلوگیری می شود. هزینه این سناریو بر اقتصاد جهانی 325 میلیارد دلار برآورد می شود.
3- عملیات محدود نظامی علیه تاسیسات هسته ای و برخی تاسیسات نظامی : در این سناریو حملاتی محدود و هدفمند علیه تاسیسات هسته ای و برخی مراکز نظامی ایران انجام می شود . هزینه این سناریو بر اقتصاد جهانی 713 میلیارد دلار برآورد می شود.
4- بمباران همه جانبه ایران : در این سناریو آمریکا نه تنها به دنبال نابودی تاسیسات هسته ای است بلکه توان ایران برای واکنش و حمله به منافع آمریکا در منطقه را نیز هدف می گیرد . هزینه این اقدام نظامی برای اقتصاد جهانی 1200 میلیارد دلار برآورد می شود.
5- حمله تمام عیار نظامی به منظور اشغال ایران که در این سناریو اقتصاد جهانی متحمل 1700 میلیارد دلار هزینه خواهد شد.
6- مصالحه و سازش با ایران که اقتصاد جهانی از این مساله 60 میلیارد دلار منتفع خواهد شد.
در این گزارش، توصیه ی ایجابی یا سلبی خاصی به دولت آمریکا صورت نگرفته است و صرفا هشداری است جهت هزینه هاییی که این اقدام روی دست عاملان آن خواهد گذاشت.
پاول سولیوان استاد اقتصاد دانشگاه جورج تاون در این باره می گوید : " هر گونه حمله به ایران ممکن است قیمت نفت را تا مرز 250 دلار بالا ببرد و این مساله می تواند اقتصاد ایالات متحده را به یک دوره رکورد دیگر ببرد."
مهندسی تغییر، برنامه ای برای شکل جدید جنگ
دکتر رضا سراج، مسئول سابق سازمان بسیج دانشجویی، در تحلیلی جامع، با نیم نگاهی به این گزارش، در سه فراز، بحثی را پیرامون سبک جدید جنگ غرب علیه ایران ارائه کردند:
I. نگاه راهبردی به تحولات عراق
II. حوزه میدانی: چگونگی حرکت جریان بعثی-تکفیری برای اشغال اهداف ازپیش تعیین شده و آخرین صف آرایی ها
III. شکل جدید جنگ: نسل چهارم جنگ ها، ادراکی و شناختی
از فراز سوم که به شدت تابع زمان است و در قالب ارائه در یک محتوای تحلیلی نمی گنجد می گذریم.
تحولات عراق را باید از منظر تحولاتی در چارچوب مهندسی تغییر برای منطقه نگرست، به نحوی که انتهای این مسیر، تعامل با ایران بشود. چرا که طبق سناریوی ششم از گزارش FAS، تنها از این منظر آمریکت منتفع می شود.
تحولات عراق، محور مهندسی تغییر
لازمه نگرش استراتژیک به تحولات عراق، سه نکته هست:
I. کلان نگری (ارتباط این تحولات با سایر تحولات منطقه)
II. همه جانبه نگری
III. آینده نگری
در دید کلان، که همان نگاه از بالا به حوادث است تا ارتباطات نمایان شود، سه مسئله مطرح است:
مهار و معکوس سازی بیداری اسلامی، منفعل سازی محور مقاومت و نیز از هم گسیختن کمربند اخوان در منطقه
تحلیل این سه مسئله در این مقاله نمی گنجد و صرفا توضیح مختصری راجع به کلان نگری حوادث منطقه بود تا تحولات عراق را بتوان با وسعت دید بیشتری بررسی نمود.
اما در بعد همه جانبه نگری، بایستی این سلسله تغییرات را در نسبت با ایران برسی کرد.
حفظ رژیم تحریم ها و تغییر موازنه استراتژیک در منطقه، دو عاملی بود که می بایست از رهگذر آن، ایران را به تغییر در رفتار سیاست خارجی مجاب کند.
در بحث رژیم تحریم ها، مذاکرات فرسایشی و زیرکانه ی هسته ای در دستور کار است.
اما بحث اصلی ما که تحولات منطقه است، دو رخداد این موازنه ی استراتژیک را به نفع ما برگرداند:
نخست پیروزی های ارتش سوریه و نیروهای دفاع وطنی بود که در پی آن، انتخابات سوریه رقم خورد. این وقایع، تحولات را در محور شام، به نفع ما برگرداند.
در محور عراق نیز، می خواستند انتخابات برگزر نشود، که باز هم چنین نشد و این نیز پیشامدی مبارک به نفع ما بود.
با این اوصاف، صحنه ی عراق تنها عرصه برای برگرداندن آن موازنه ی اسراتژیک علیه ماست، لذا می بینیم طی یک فراخوان، گسیل نیروها از سوریه و بقیه ی جاها به میدان عراق شکل گرفته است.
فهم نسبت حوادث با هم
این توضیحات، صرفا کد دهی هایی بود، برای فهم بهتر حوادث پیرامونی و نسبتشان، با سیاست های غرب که قرار است منتج به تعامل با ایران شود.
نیز، اشارتی غیر مستقیم بود، به امکان سنجی حمله نظامی آمریکا به ایران، و تبعات ناشی از آن (البته با تحلیل خود غربی ها از این رویداد)، همچنین در حد امکان سعی کردیم برنامه های غرب برای تحقق تعامل با ایران را، که شاید مطلوب ترین سناریو بر طبق گزارش FAS هست، از میان حوادث پیرامونی مان رهگیری کنیم.
شاید ادعای حمله نظامی برای ایجاد جنگ روانی برای عوام، یک ادعای مناسب بوده باشد و به نوعی مطالبه ی مردمی را برای انجام توافق هسته ای در پی داشته باشد، اما روشنگری مستدل (همچون گزارشات FAS) تدبیر مناسبی برای جلوگیری از این عوام فریبی است.
نسل نو جنگها
امروزه، در جنگ ها، ابتدا صحنه ی نظامی شکل نمی گیرد؛ یا حتی اگر شکل گیرد، اهدافی بالاتر از پیروزی نظامی برای آن متصور است. در واقع جنگ نظامی، پیوستی است برای یک جنگ دیگر؛ جنگی به نام جنگ «ادراکی و شناختی»
رشد ریاضی مسلمانان در اروپا، باعث گرانی شدید غرب گشته و نکته ی جالب اینجاست که بخش اساسی از درگیر شدن غرب در تحولات منطقه، بابت مخاطب غربی است.
اگر کلید واژه هایی چون muslim population in europe 2030 یا از این دست عبارات را در اینترنت سرچ کنید، به آمارهای خیره کننده ای راجع به رشد ریاضی مسلمین در اروپا خواهید رسید.[3]
لذا برای جلوگیری از گسترش اسلام و ایجاد بیگانه هراسی، بعد از کمونیست، تکفیری ها و اسلام هراسی ناشی از آن، بهترین راهبرد است.به عنوان یک کد، تا حالا به این مسئله دقت کردید که چرا مثلا هرگاه یک کمپین عفاف و حجاب در شبکه های اجتماعی شکل می گیرد، به سرعت از آن پایگاه حذف می شود، ولی شنیع ترین جنایات تکفیری ها، با تکنیک های تصویری هالیوودی! و بصورت گسترده در اینترنت قابل دسترسی است؟!
ماحصل این مقاله، این که بایستی شناختمان از دشمن و شرایطش چنان مستدل و دقیق باشد که در جنگ روانی وی، مرعوب نشویم.
بستر مذاکرات هسته ای هم که این روزها در صدر وقایع داخلیمان است نیز، بشدت تحت تاثیر ادعای گزینه ی حمله نظامی آمریکا قرار گرفته است و موجب دل نگرانی مردم گشته است.
فارغ از آمادگی خودی و اطمینانی که پاسداران این مرز و بوم در پاسخ به ماجراجویی غرب داده اند، تحلیل خود آمریکایی ها از عواقب این اقدام، گزینه حمله را به امری تقریبا غیر ممکن در شرایط فعلی، برای آنان بدل کرده است.
ان شاءالله که در این وادی، دچار کژفهمی و در ادامه ی آن، کژرفتاری نشویم.
لینک بخش رصد استراتژیک سایت باشگاه استراتژیست های جوان، که به این مطلب، اقبال نشان داد:
http://ystc.ir/%D8%A7%D8%A8%D8%B9%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%86/
سلام ؛
این مطلبتم با حال بود ، خوشحال می شم از آخرین پست سایت من هم دیدن کنی
عنوان مطلب : جاذبه های ترسناک هند