وبلاگ نعلبکی

کلام بزرگان را باید در نعلبکی تحلیل ریخت تا بتوان نوشید

وبلاگ نعلبکی

کلام بزرگان را باید در نعلبکی تحلیل ریخت تا بتوان نوشید

وبلاگ نعلبکی

به یاد حاج عبدالله والی، به پاس آخوند چینی و به عظمت هجرت


نمی دانم تا حالا با خودتان حس آن جوانی را مرور کردید که از دل مملکت امنمان، می رود به پیشانی خط مقدم مقاومت، می رود به نیت دفاع از حرم اهل بیت، می رود رزم با خصم.

اصلا تا حالا به گوشتان اسم حاج عبدالله والی خورده است؟ همان که اسمش حالا با بشاگرد و خمینی شهر، مراعات نظیر شده. اگر نمی شناسیدش، لااقل این کتاب «تا خمینی شهر» را بخرید و بخوانید.

انگار داستان زندگی خیلی از ماها را یک سلسله حوادث غیر ارادی دارند رقم ی زنند. چون همه دارند شتابان مدارک دانشگاهی را شخم می زنند، ما هم برویم دانشگاه. چون گفته اند هشت ساعت خواب، برای بدن لازم است، یک سوم عمرمان را به باد بدهیم. چون گفته اند عروسی بی ساز و دهل، شگون ندارد! پس مطربی در مراسممان راه بیندازیم و قص الی هذا.

زندگی است دیگر. باید واقع بین بود. خاله بازی که نیست. هر چیزی حساب و کتابی دارد. می دانید پیاز کیلویی چند است؟ اجاره خانه را چطور؟ نفستان از جای گرم در می آید که به فکر ماجراجویی افتادید یا رویَم به دیوار مشاعرتان را از دست داده اید؟!

این نوشتار را نمی نویسم برای جا افتاده ها. بلکه اتفاقا روی سخنم با جانیفتاده هاست، آنان که می توانند برای خدا جاافتاده نشوند، برای خدا زمینگیر نشوند، برای خدا اهل بی سامانی ظاهری شوند. اصلا جان کلام، یک کلام، روحیه هجرت را در خود زنده نگه داشته باشند.

هجرت، آن مقدمه جهاد و شهادتی که شاید این روزها کمتر زمینه اش پیش می آید، ولی اگر پیش بیاید باید در هوا شکارش کرد.

مثلا چقدر زیباست جوان مومن انقلابی، بار و بندیلش را ببندد و برود آمریکای لاتین، تا آنجا نام اباعبد الله را زنده کند. یا آن دیگری برود جنوب آفریقا و از انگیزه حضرت امام در شکل گیری انقلاب برای مستضعفین آفریقا سخن بگوید.

چند وقت قبل مستندی از جشنواره عمار دیدم، تحت عنوان آخوند چینی. روحانی که به عشق تبلیغ در بلاد کفر، رفته بود چین و ...

اینها رویا پردازی نیست. مگر نمی خواهیم انقلاب جهانی کنیم. خب قبلش باید لااقل چنان زمینه چینی کنیم که هرگاه نام مهدی موعود آمد، لااقل مردم دنیا به احترامش از جای برخیزند. حالا مدلش بر می گردد به ذوق و توانمندی شما. شرط لازمش هجرت است. هجرت از روز مره گی.

چقدر موقعیت برای تغییر شغل، تغییر رشته درسی، تغییر محل زندگی و این تیپ تغییرات برایمان پیش می آید. اگر در کنار همه مولفه های اثر گذار در تصمیم گیری مان، این مولفه کمتر توجه شده هجرت برای خدا را هم لحاظ کنیم، شاید موفق به یک سری تغییراتی شویم که برکاتش را خدا می داند و بس. پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم طی حدیثی میفرمایند: «أما علمت أنّ الإسلام یهدم ما کان قبله و أنّ الهجرة تهدم ما کان قبلها و أنّ الحجّ یهدم ما کان قبله؟» آیا ندانسته‌ای که اسلام اثر هر آنچه که قبل از او بوده است نابود می‌کند، و هجرت و حج همه گناهان و رفتار ناپسند گذشته را از بین می‌برد؟!

در کنار این نوع هجرت، هجرتی عظیم تر هم هست که آن هجرت از گناه است. اما طبق قاعده ی  رطب خورده، کی تواند منع رطب کند؟  از پرداختن بدان معذورم و شرح و بسط آن را می سپارم به اهلش.

 


  • مضمون نوشتار، برگرفته از سخنرانی استاد پناهیان، هیئت شهدای گمنام، 93/8/22

  


  • پوریا سرداریان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی