تصویرپردازی
طبق نظریهای، طبقهبندی از کل پدیدههای جهان در قالب یک سلسلهمراتب سیستمی ارائه میشود و بر اساس آن، علوم مختلف شناختی متناظر با هر سطح مشخص میگردد. بر اساس این طبقهبندی، هر چه یک پدیده یا موجود از پیچیدگی و تنوع ساختاری بیشتری برخوردار باشد، تبیین و تحلیل رفتار آن مشکلتر و احتمال پیشبینی رفتار آن کمتر خواهد شد؛ بهگونهای که در سطح سیستمهای اجتماعی، تبیین و تحلیل بسیار دشوار میشود. برای درک هر سطح، باید از روشی متناسب با آن استفاده کرد.
اگر فرض کنیم که مشکل تبیین و تحلیل سیستمهای اجتماعی حل شود، تازه نوبت به بحث نحوهی هدایت، کنترل و ادارهی یک سیستم اجتماعی میرسد. با مقایسهی علوم طبیعی و فیزیکی با علوم انسانی و اجتماعی از منظر پدیدههای موردبررسی در طبقهبندی بولدینگ از علوم، به سه ویژگی مهم پدیدههای موردمطالعه در علوم اجتماعی پی خواهیم برد که عبارتاند از:
- پویایی و تغییر و تحول مستمر اجزای پدیدههای اجتماعی
- تنوع و گوناگونی ابعاد و حالات پدیدههای مذکور
- حضور گروههای کنشگر نسبتاً مختار در عرصهی سیستمهای اجتماعی
با توجه به پیچیدگی سیستمهای اجتماعی و حضور کنشگران مختار در آن، طراحی و ساخت آینده مستلزم اتخاذ راهبرد ویژهای است که بتواند کنشگران مختار را با خود همنوا کند. بهترین راهبردی که تاکنون مورداستفاده قرارگرفته و موفق بوده است، «تصویرپردازی» از آینده است که البته مورد سوءاستفاده طمعکاران نیز قرارگرفته است. غربیها با قاطعیتی شگفتآور، نظر خود را دربارهی ویژگیهای جهان آینده بیان میکنند و شواهد علمی و شواهد علمی و ادلّهی فلسفی نیز ارائه میدهند. آنها ابعاد و زوایای اصلی تصویر ارائهشده دربارهی آینده را بر اساس طرحهای القایی ترسیم میکنند و سپس فضاهای خالی و کماهمیت باقیمانده را با ارائهی اسناد و مدارک علمی یا اقامهی ادله فلسفی سامان میدهند. انواع واکنشهای محتمل جوامع دیگر در مقابل این تصویرپردازیها شامل واکنش منفعل، همنوا، فعال، فوق فعال و آشفتهحال میشود.
در تصویرپردازی از آینده، برنامه ریزان تلاش کردهاند اکثر مردم را بدون آگاهی، در راستای تصاویر موردنظر خود هدایت کنند.
نقش شاخصهای طراحیشده در اداره امور توسعه
شاخصها مهمترین ابزار اجرایی کردن مفاهیم موردنظر طراحان الگوهای توسعه بوده است. در حقیقت طراحان شاخصها، با استفاده از آنها برنامهها و فعالیتهای مختلف توسعهای کشورهای جهان را هدایت، کنترل و ارزیابی میکردهاند.
در دورانی که کشورهای خارجی دیگر مداخلههای خارجی را نمیپذیرند، برانگیختن کشورها برای پیروی داوطلبانه از طرحهای تنظیمشده کشورهای سلطهجو در دستور کار قرار میگیرد. به دلیل هزینههای زیاد در ترغیب همهی مردم به پیروی از این برنامهها، هدف اصلی کشورهای مذکور، جلب حمایت نخبگان بهمنظور حمایت از توانایی آنها در هدایت اذهان و اَعمال عامهی مردم در مسیرهای ویژهای است. در این شیوه، هزینهی ترغیب اجتماعی کاهش و نفوذ آن نیز افزایش مییابد. نقش نخبگان اجتماعی بسیار مهم است و از مؤثرترین راههای نفوذ در یک جامعه، همنوا کردن نخبگان آن با عوامل نفوذ است.
در واقعیت، اغلب افراد اعم از دانشجو، مدیر، طراحان خطمشیها و حتی اساتید دانشگاه، شاخصهای توسعه را حاصل روششناسیهای بسیار پیچیده میدانند و درنتیجه تمایلی به فهم جزئیات و چگونگی پیدایش شاخصهای مذکور ندارند. به همین دلیل اغلب معتقدند که اجازه دهیم افراد دیگری مشغول ساختن و محاسبهی شاخصها شوند؛ و درنهایت و بهویژه از رتبهبندیهای حاصل از آنها استفاده کنیم. به همین دلیل، حوزهی شاخصها و نحوهی شکلگیری آنها و نقش آنها در هدایت جوامع همچنان پنهان باقیمانده است.
به عبارتی همگامی با جهانیسازی نه با فشار قدرت کشورهای بیگانه یا سازمانهای بینالمللی، بلکه با نیرو و فشار مردم خود آن کشور انجام میشود.
رتبهبندیای که در فضای منفعلانه کشورهای جهان، همه خود را در یک لیگ فوتبال احساس میکنند و تلاش میکنند به هر نحو رتبهی خود را در «لیگ توسعه» ارتقاء دهند.
پ ن:
از اینجا، کل مقاله ای را که این نوشتار بر اساس آنست، دانلود و مطالعه بفرمایید؛ حتما حما حتما